حکایت این تهوع ها در روز آخر همچنان ادامه دارد میخندم در نهایت چون این نشون میده تو دختره با پشتکاری هستی یه مشت حرف...
برچسب : نویسنده : 0aazada بازدید : 61
روی پایم خوابیده ای و تب داری. با گوشی ام برایت مداحی گذاشته ام. نزدیک به سه ماهت شده است. پیش خودم همش بغض دارم که امام حسین از دیدن شهادت علی اصغر چه کشید که من هلاک این تب کردن تو ام. هر جور هم که حساب کنی شهید کردن کودک 6 ماهه در هیچ قاموسی انصاف نیست. خدا لعنتشان کند.
[ چهارشنبه پنجم مهر ۱۳۹۶ ] [ 16:12 ] [ ] [ ]
برچسب : نویسنده : 0aazada بازدید : 75
حالم خیلی بد است. به زور خودم را میکشم تا سرکار و بعدش هم منزل پدری. خوابم نمیبرد. غذا نمیخورم. فکر کنم کم کم بمیرم شاید هم مرده ام و دارم تجزیه میشوم.
[ یکشنبه دوازدهم دی ۱۳۹۵ ] [ 8:38 ] [ ] [ ]
برچسب : نویسنده : 0aazada بازدید : 68
دیشب با بابایی رفتیم سونو و دیدیمت. چشماش پر از ذوق بود. باورت میشه داشتم به خودم میبالیدم برای داشتنش.
یه مشت حرف...برچسب : نویسنده : 0aazada بازدید : 64
کسی که میگویند 175 گرم است اما خوب معلوم است دختر است و عشق مادرش. بی شک تو قرار است دوست داشتنی ترین چیز این دنیا باشی.
یه مشت حرف...برچسب : نویسنده : 0aazada بازدید : 46
آخرش هم شکست این بغض چندساله
آخرش هم تلفن به صدا درآمد
پ ن: هفته پیش با نیاز زندگی حرفیدم. سه نفره شدن گریه اش را شدیدتر کرد که اینهمه دیر چرا فهمیده. فکر کنم صلح کردیم.
یه مشت حرف...برچسب : نویسنده : 0aazada بازدید : 71
ولی می دانم آنقدر لطیف هست که دل آدم بخواهدش.
یه مشت حرف...برچسب : نویسنده : 0aazada بازدید : 56
برچسب : نویسنده : 0aazada بازدید : 62
برچسب : نویسنده : 0aazada بازدید : 62
برچسب : نویسنده : 0aazada بازدید : 69